چارکنارلغتنامه دهخداچارکنار. [ ک ِ ] (اِخ )قصبه ای است دلنشین در نه فرسخی و سمت شمال مقر سلطنت کابل است . جوانب اربعه ٔ آن واسع و در یک فرسخی طرف مغرب آن کوه بزرگی واقع و دامن آن ک
گنبد ساختنلغتنامه دهخداگنبد ساختن . [ گُم ْ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از سرین خود برداشتن برای فعل بد. (غیاث ) (آنندراج ) : فرداست که بهر یک لب نان پسرت گنبد سازد به صنعت چارمنار.ملا
تبریزلغتنامه دهخداتبریز. [ ت َ ] (اِخ ) نام شهری است در آذربایجان در اقلیم پنجم ... و مردم آنجا اکثر آهنگرند و جلال الدین سیوطی در لب الالباب نوشته که تبریز بالکسر شهری است قریب