پیکولغتنامه دهخداپیکو. (اِخ ) یکی از جزائر آسور واقع در اقیانوس اطلس تابع پرتقال و در شمال غربی جزیره ٔ سن میکل در 38 درجه و 22 دقیقه ٔ عرض شمالی و 30 درجه و 36 دقیقه ٔ طول غربی
پیکولغتنامه دهخداپیکو. [ پ َ ] (اِخ ) مصحف پیگو، موضعی در شرق هندوستان : تو پیکوئی از آن باشد مقام لعل در پیکوتو ویرانی از آن آمد مقام گنج در ویران . ناصرخسرو (دیوان ص 362).رجوع
پیکوتولغتنامه دهخداپیکوتو. [ پ ِ ک ُ ت ُ ] (اِخ ) فلوریانو. سیاستمدار و فرمانده قوای برزیل ، یکی از مسببین انقلاب جمهوری 1889 (1842- 1895 م .).
پیکومنوسلغتنامه دهخداپیکومنوس . (اِخ ) یکی از ارباب انواع ایتالیای باستان ، حامی مراسم ازدواج و موجد اصول رشوه و کود دادن به اراضی . (قاموس الاعلام ترکی ).
پیکوهلغتنامه دهخداپیکوه . [ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیهوک بخش طبس شهرستان فردوس . واقع در 129 هزارگزی جنوب خاوری طبس . جلگه ٔ گرمسیر، دارای 280 تن سکنه . آب آن از قنات ، محصول
تام پیکولغتنامه دهخداتام پیکو. (اِخ ) شهر و بندری به مکزیک و بر کنار اقیانوس اطلس واقع است و 81300 تن سکنه دارد و صادرات آن نفت است . رجوع به «تامُلیپاس » شود.
پیکوتولغتنامه دهخداپیکوتو. [ پ ِ ک ُ ت ُ ] (اِخ ) فلوریانو. سیاستمدار و فرمانده قوای برزیل ، یکی از مسببین انقلاب جمهوری 1889 (1842- 1895 م .).