کن لم یکنواژهنامه آزادکُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که براساس ناهماهنگی و یا ناهماهنگی هایی با قرارهایِ قبلیِ بین طرفین معامله، مُلغی تلقّی مشوند.
پیکندلغتنامه دهخداپیکند. [ ک َ ] (اِخ ) مقامی است از توران زمین . (برهان ). رجوع به بیکند و فهرست ولف شود:ز دریای پیکند تا مرز توردر آن بخش گیتی ز نزدیک و دور. فردوسی .کنون نام گندژ به پیکند گشت زمانه پر از بند و اورند گشت .فردوسی
پیکندلغتنامه دهخداپیکند. [ ک َ ] (اِخ ) مقامی است از توران زمین . (برهان ). رجوع به بیکند و فهرست ولف شود:ز دریای پیکند تا مرز توردر آن بخش گیتی ز نزدیک و دور. فردوسی .کنون نام گندژ به پیکند گشت زمانه پر از بند و اورند گشت .فردوسی