پیکرنگارلغتنامه دهخداپیکرنگار. [ پ َ / پ ِ ک َ ن ِ ] (نف مرکب ) نقاش . نگارنده ٔ پیکر. صورت ساز. مصوِّر : چو دست و عنان تو ای شهریاردر ایوان ندیده ست پیکرنگار. فردوسی .نه پیکر، خالق
تیمانتلغتنامه دهخداتیمانت . (اِخ ) پیکرنگار یونان باستان که در قرن 4 ق .م . می زیست . او رقیب پارهازیوس بود و اثر مشهوری بنام قربانی ایفی ژنی از او باقیمانده است . (از لاروس ). رج
باچولغتنامه دهخداباچو. (اِخ ) یکی از پیکرنگاران فلورانس است و به «باچو دا مونته لوپو» شهرت پیدا کرده . (1445 - 1523م .). (قاموس الاعلام ترکی ج 2).
کالابرسلغتنامه دهخداکالابرس . [ رِ ] (اِخ ) بقولی دیگر ماتیا پرتی پیکرنگار فرسکی ایتالیائی که در تاورنا از ناحیه ٔکالابر بدنیا آمد. هنرمندپرکاری بود ولی آثارش چندان مورد توجه نبوده
گاتولغتنامه دهخداگاتو. [ ت ُ ] (اِخ ) ژاک ادوار. نام پیکرنگار و کنده کار ممتاز فرانسوی . وی بسال 1788م . در پاریس تولد و در 1881 م . بدانجا وفات یافت .