26 فرهنگ

8302 مدخل


پیک

peyk

قاصد؛ چاپار؛ نامه‌بر: ◻︎ کار پیکان نامه بردن دان و بس / پیک را کی نامه‌خوان دانسته‌اند (خاقانی: ۴۸۰).

برید، پستچی، چاپار، رسول، فرستاده، فرستاده، قاصد، نامهرسان، نامهآور

dram, courier, dispatch, dispatcher, emissary, envoy, forerunner, herald, messenger, noggin