پیوژهلغتنامه دهخداپیوژه . [ ژَ / ژِ ] (اِ) فربهی . (شعوری ). || جامه هایی که مانند آن بسیار باشد. (فرهنگ شعوری ج 1 ص 254).
پوژه تنیهلغتنامه دهخداپوژه تنیه . [ ژِ ت ِ ی ِ ] (اِخ ) نام کرسی بخش (آلپ . ماری تیم ) از ولایت نیس . کنار رود وار بفرانسه . دارای 1279 تن سکنه .
پوژهلغتنامه دهخداپوژه . [ ژِ ](اِخ ) (پیر) از هنروران مشهور فرانسه . وی در رسّامی و پیکرسازی و معماری مهارت تامه داشت و بسال 1622 م . در مارسی تولد یافت و در 1692 م . درگذشت . آ
پیودهلغتنامه دهخداپیوده . [ دَ ] (اِ) هزار را گویند. (آنندراج ).و ظاهراً کلمه مصحف بیور باشد. رجوع به بیور شود.
پوژه تنیهلغتنامه دهخداپوژه تنیه . [ ژِ ت ِ ی ِ ] (اِخ ) نام کرسی بخش (آلپ . ماری تیم ) از ولایت نیس . کنار رود وار بفرانسه . دارای 1279 تن سکنه .
پوژهلغتنامه دهخداپوژه . [ ژِ ](اِخ ) (پیر) از هنروران مشهور فرانسه . وی در رسّامی و پیکرسازی و معماری مهارت تامه داشت و بسال 1622 م . در مارسی تولد یافت و در 1692 م . درگذشت . آ
پیودهلغتنامه دهخداپیوده . [ دَ ] (اِ) هزار را گویند. (آنندراج ).و ظاهراً کلمه مصحف بیور باشد. رجوع به بیور شود.