انگشت میانیmiddle finger, digit medius, digit tertius manusواژههای مصوب فرهنگستانسومین انگشت که بلندترین انگشت دست است
مینگذارmine layer, mine planter shipواژههای مصوب فرهنگستانشناوری که ویژۀ مینگذاری طراحی و ساخته شده است
فراکِشَند مِهین میانگینmean high-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فراکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند مِهین میانگینmean low-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندها در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
فروکِشَند فروتر مِهین میانگینmean lower low-water springsواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین ارتفاع فروکِشَندهای فروتر در مِهکِشَندهای یک مکان در طی یک دورۀ نوزدهساله
نیک پیمانیلغتنامه دهخدانیک پیمانی . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) وفاداری . وفای به عهد : لیک از راه نیک پیمانی نز سر سرکشی و سلطانی .نظامی .
هم پیمانیلغتنامه دهخداهم پیمانی . [ هََ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) هم پیمان شدن . بر سر کاری با یکدیگر عهد بستن .
پیمان بازپرداخت هزینهcost-reimbursable contractواژههای مصوب فرهنگستانپیمانی که براساس آن خریدار باید هزینههای فروشنده را طبق توافق بپردازد
نیک پیمانیلغتنامه دهخدانیک پیمانی . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) وفاداری . وفای به عهد : لیک از راه نیک پیمانی نز سر سرکشی و سلطانی .نظامی .
هم پیمانیلغتنامه دهخداهم پیمانی . [ هََ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) هم پیمان شدن . بر سر کاری با یکدیگر عهد بستن .