ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ

پیله

pile

پافشاری و اصرار در کاری به طوری که ایجاد دردسر و مزاحمت کند.
⟨ پیله کردن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] دربارۀ مطلبی بیش از حد سماجت و پافشاری کردن؛ اصرار کردن.

۱. ابریشم، کرمابریشم
۲. آماس، ورم
۳. اصرار، تاکید
۴. توبره، خریطه
۵. طبله، عطردان
۶. تعرض، عداوت، کینه
۷. حقه، کلک، نادرستی، نیرنگ
۸. دارو، دوا
۹. تنش، تنیدن

پیله

لغت‌نامه دهخدا

پیله . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) محفظه ٔ ابریشمین کرم ابریشم . ماده ای که کرم ابریشم از لعاب دهن دور خود می تند و در ساخت ابریشم بکار می آید. (فرهنگ نظام ). بادامه . آن بادامچه بود که ابریشم ازاو گیرند. (لغت نامه ٔ اسدی ). اصل ابریشم و غوزه ٔ ابریشم

ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ
خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما