پیش دندانلغتنامه دهخداپیش دندان . [ دَ ] (اِ مرکب ) دندان پیش . دندان مقدم بر دیگر دندانها. || طعام اندک که قبل از خوراک خورند. چیزی که نهار بدان شکنند. (غیاث ) : هزار توبره بنگ و هز
پیش دستیفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. دست دراز کردن برای انجام دادن کاری.۲. گرفتن چیزی پیش از دیگران.۳. در کاری بر کسی پیشی گرفتن: ◻︎ تو پیروزی ار پیشدستی کنی / سرت پست گردد چو سستی کنی (فردوسی:
پارینهسنگی زیرینLower Palaeolithicواژههای مصوب فرهنگستانکهنترین بخش پارینهسنگی که حدود 2/5 میلیون سال پیش با نخستین استفاده از ابزارهای سنگی خام و نخستین تلاشها برای شکار و گردآوری خوراک آغاز میشود و تا صدهزار سا