پیشینیانلغتنامه دهخداپیشینیان . (ص ، اِ) ج ِ پیشین . متقدمین . قدماء. اسلاف . سابقین . سلف . (دهار). اوائل . گذشتگان . اقدمین . پیشینگان . مقابل پس آیندگان . مقابل پسینیان : این چنی
پیشینیانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهکسانی که در قدیم بوده و در سالهای گذشته میزیستهاند؛ گذشتگان؛ قدما؛ اسلاف.
پیشینگانلغتنامه دهخداپیشینگان . [ ن َ / ن ِ ] (ص ، اِ) ج ِ پیشینه ، بمعنی اولین . قدماء. اسلاف . متقدمان ، پیشینان : و ما پدیدکنیم اندر فصل دیگر... بدان مقدار که اندر کتب پیشینگان ی
پیشینگانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهپیشینیان؛ گذشتگان؛ قدما؛ اسلاف: ◻︎ گه از لوح ناخوانده عبرت پذیر / گه از صحف پیشینگان درس گیر (نظامی۵: ۷۵۳).
پیشینگانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهپیشینیان؛ گذشتگان؛ قدما؛ اسلاف: ◻︎ گه از لوح ناخوانده عبرت پذیر / گه از صحف پیشینگان درس گیر (نظامی۵: ۷۵۳).