پیرسختکاریage hardeningواژههای مصوب فرهنگستانبالا بردن سختی آلیاژ با عملیات حرارتی در دمای نسبتاً پایین که موجب رسوب فازها یا اجزایی از محلول جامد اَبَراشباع میشود متـ . پیرسختی
پرستیلغتنامه دهخداپرستی .[ پ َ رَ ] (حامص ) در کلمات مرکبه ٔ ذیل و نظایر آن . رجوع به آن کلمات شود: یزدان پرستی . شاه پرستی . خداپرستی . سایه پرستی . بت پرستی . جان پرستی . (فردو
پرستیدنلغتنامه دهخداپرستیدن . [ پ َ رَ دَ ] (مص ) (یک مصدر بیش ندارد، پرستیدم . پرست !) عبادت . عبادت کردن . اقراء. تقرء. (منتهی الارب ). نسک . تعبد : و [ صقلابیان ] همه آتش پرستند
پیرسختکاریage hardeningواژههای مصوب فرهنگستانبالا بردن سختی آلیاژ با عملیات حرارتی در دمای نسبتاً پایین که موجب رسوب فازها یا اجزایی از محلول جامد اَبَراشباع میشود متـ . پیرسختی
پرستیلغتنامه دهخداپرستی .[ پ َ رَ ] (حامص ) در کلمات مرکبه ٔ ذیل و نظایر آن . رجوع به آن کلمات شود: یزدان پرستی . شاه پرستی . خداپرستی . سایه پرستی . بت پرستی . جان پرستی . (فردو
پرستیدنلغتنامه دهخداپرستیدن . [ پ َ رَ دَ ] (مص ) (یک مصدر بیش ندارد، پرستیدم . پرست !) عبادت . عبادت کردن . اقراء. تقرء. (منتهی الارب ). نسک . تعبد : و [ صقلابیان ] همه آتش پرستند