پیتیویهلغتنامه دهخداپیتیویه . [ وی ِ ](اِخ ) نام قصبه ای مرکز قضا در ایالت لوآره از فرانسه واقع در 41هزارگزی شمال شرقی اورلئان . دارای راه آهن . (قاموس الاعلام ترکی ).
پیتیوزهلغتنامه دهخداپیتیوزه . [ زِ ] (اِخ ) نام تعدادی جزائر کوچک مقابل ساحل اسپانیا، در جهت جنوب غربی از جزائر بالیاره . بزرگتر آنها را ایویسا و فورمانترا نامند، این جزائر با جنگل
پاتویهلغتنامه دهخداپاتویه . [ توی ی ِ ] (اِخ ) لوئی . یکی از آباء یسوعی و متکلم فرانسوی متولد در دیژن ، که در آثار ولتر مورد طعن و طنز است .
پیزیدیهلغتنامه دهخداپیزیدیه . [ دی ِ ] (اِخ ) نام قدیم ناحیتی به آسیای صغیر، واقع در جنوب فریژی (فریجیه ). رجوع به پیسدیه شود.
پیسیدیهلغتنامه دهخداپیسیدیه . [ دی َ ] (اِخ ) یکی از توابع آسیای صغیر واقع در شمال پمفیلیه و از شهرهای آن یکی انطاکیه است . و برای تمیز میان این انطاکیه و انطاکیه ٔ سوریه این را ان
پیتیوزهلغتنامه دهخداپیتیوزه . [ زِ ] (اِخ ) نام تعدادی جزائر کوچک مقابل ساحل اسپانیا، در جهت جنوب غربی از جزائر بالیاره . بزرگتر آنها را ایویسا و فورمانترا نامند، این جزائر با جنگل
پاتویهلغتنامه دهخداپاتویه . [ توی ی ِ ] (اِخ ) لوئی . یکی از آباء یسوعی و متکلم فرانسوی متولد در دیژن ، که در آثار ولتر مورد طعن و طنز است .
پیزیدیهلغتنامه دهخداپیزیدیه . [ دی ِ ] (اِخ ) نام قدیم ناحیتی به آسیای صغیر، واقع در جنوب فریژی (فریجیه ). رجوع به پیسدیه شود.
پیسیدیهلغتنامه دهخداپیسیدیه . [ دی َ ] (اِخ ) یکی از توابع آسیای صغیر واقع در شمال پمفیلیه و از شهرهای آن یکی انطاکیه است . و برای تمیز میان این انطاکیه و انطاکیه ٔ سوریه این را ان