پیایند جنگل رسیدهmature seral stageواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از حیات یک تودۀ جنگلی از زمان رسیدن به حداکثر متوسط رویش سالانه تا فرارسیدن کهنرُست
پیایند جنگل کهنرُستold-growth seral stageواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از توالی که در آن وجود آشفتگیهای مکرر نشاندهندۀ اجتماع گیاهی بالقوهای است که قادر به تداوم در یک رویشگاه است
قره جنگل پایینلغتنامه دهخداقره جنگل پایین . [ ق َ رَج َ گ َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کسبایر بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد واقع در 16 هزارگزی شمال باختری بجنورد و 2 هزارگزی باختر مالرو عمومی
مولغتنامه دهخدامو. [ م َ/ م ُ ] (اِ) درخت انگور که رز نیز گویند. (ناظم الاطباء). درخت انگور است . (انجمن آرا) (آنندراج ). تاک . رز. تنک . میوانه . انگور. کرم . کرمة. مَیْوْ در
مقهورلغتنامه دهخدامقهور. [ م َ ] (ع ص ) مغلوب و مغلوب شده و چیره شده بر وی و منهزم و شکست خورده . (ناظم الاطباء). قهرشده . شکسته . بشکسته . آن که بر او چیره شده باشند. (یادداشت ب
ابوالقاسملغتنامه دهخداابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ] (اِخ ) زهراوی خلف بن عباس القرطبی . وی در تاریخ طب بزرگترین نماینده و معرف جرّاحی عرب است و کتب او از مراجعی است که جرّاحان قرون وسط
خشایارشالغتنامه دهخداخشایارشا. [ خ َ ] (اِخ ) خشایارشا پسر داریوش کبیر پادشاه ایران است مادر او آتس سا دختر کوروش بزرگ بود و در سن 35 سالگی بتخت نشست . (486 ق .م .). چون خشایارشا بت
خدابندهلغتنامه دهخداخدابنده . [ خ ُ ب َ دَ/ دِ ] (اِخ ) لقب سلطان محمد اولجایتو پادشاه مغولی است که از سال 703 تا 716 هَ .ق . بر ایران و متصرفات مغولی در حوالی ایران حکومت کرد. این