پیاترهلغتنامه دهخداپیاتره . [ رَ ](اِخ ) قصبه ٔ مرکزی ایالت نیامچو در خطه ٔ بغدان از رومانی ، واقع در 282 هزارگزی بخارست و در ساحل چپ بیستریچه در دامنه ٔ کوه مرتفعی بهمین نام . دا
پابرهنهلغتنامه دهخداپابرهنه . [ ب ِ رَ ن َ / ن ِ] (ص مرکب ) حافی . حافیه . تهی پا. بی کفش : عاقل بکنار آب تا پل می جست دیوانه ٔ پابرهنه از آب گذشت .؟|| تهیدست . مفلس . احفاء؛ پابره
پاترولغتنامه دهخداپاترو. (اِخ ) اُلیویه . وکیل دعاوی فرانسوی از دوستان بوالو. او بشکرانه ٔ عضویت آکادمی فرانسه خطابه ای بدانجا ایراد کرد و خطابه ٔ او مورد توجه دیگر اعضاء شد و ای