پژوهانه 1research feesواژههای مصوب فرهنگستانوجهی که در ازای تحقیق و پژوهش به پژوهشگر پرداخت میشود * این معادل در برابر اصطلاح "حقالتحقیق" ساخته شده است.
پژوهانه 2grantواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که برای انجام کار پژوهشی معینی از طرف دولت یا دانشگاه یا سازمان خصوصی به سازمان یا فردی پرداخت میشود
پژوهانه 1research feesواژههای مصوب فرهنگستانوجهی که در ازای تحقیق و پژوهش به پژوهشگر پرداخت میشود * این معادل در برابر اصطلاح "حقالتحقیق" ساخته شده است.
پژوهانه 2grantواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که برای انجام کار پژوهشی معینی از طرف دولت یا دانشگاه یا سازمان خصوصی به سازمان یا فردی پرداخت میشود
بورسیهواژهنامه آزادباموختانه (باآموختانه)، باپژوهانه. "غیر بورسیه" به پارسی می شود "بی آموختانه" یا "بی پژوهانه" بسته به تراز دانشجو.
زمالةدیکشنری عربی به فارسیرفاقت , دوستي , هم صحبتي , معاشرت کردن , کمک هزينه تحصيلي , عضويت , پژوهانه , تحقيق , دانش , کمک هزينه دانشجويي , فضل وکمال
پژوهانه 1research feesواژههای مصوب فرهنگستانوجهی که در ازای تحقیق و پژوهش به پژوهشگر پرداخت میشود * این معادل در برابر اصطلاح "حقالتحقیق" ساخته شده است.
پژوهانه 2grantواژههای مصوب فرهنگستانمبلغی که برای انجام کار پژوهشی معینی از طرف دولت یا دانشگاه یا سازمان خصوصی به سازمان یا فردی پرداخت میشود