پچنگلغتنامه دهخداپچنگ . [ پ ِ چ ِ ن ِ ] (اِخ ) (قوم ...) یا پاتزیناس قومی از نژاد تاتار که در قرن نهم میلادی بر ساحل دریای سیاه میان مصب رود دانوب و رود دُن سکونت گزیدندو با دول
پاچنگلغتنامه دهخداپاچنگ . [ چ َ] (اِ مرکب ) دریچه ٔ خرد. پاجنگ . پاژنگ : مال فرازآری و بکار نداری تا ببرند از در و دریچه و پاچنگ . ابوعاصم .|| پای افزار. کفش . پوزار. پاهنگ .
پاچنگلیلغتنامه دهخداپاچنگلی . [ چ َ گ ُ ] (ص مرکب ) پاچنگولی . آنکه در پای او پیچیدگی و عیبی است مادرزاد. پاچنبری .
پانگ لسلغتنامه دهخداپانگ لس . [ ل ُ ](اِخ ) (دکتر) یکی از قهرمانان کتاب کاندید ولتر و آن تجسم اصل : لیس فی الامکان ابدع مماکان است که به غلط به لیبنیتز نسبت کنند.
پانگانیلغتنامه دهخداپانگانی . (اِخ ) رودیست به مشرق افریقا در مملکت زنگبار که از سمت شرقی جبال کلیمانجارو سرچشمه گیرد و از دو سوی چپ و راست جاری شود و پس از قطع 420 هزارگز به قصبه
پانگلنلغتنامه دهخداپانگلن . [ گ ُ ل َ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی حیوان پستاندار بی ثنایا در منطقه ٔ حارّه ٔ افریقا که پوست آن از نوعی فلس پوشیده است .
پجنگلغتنامه دهخداپجنگ . [ پ ِ ج ِ ن ِ ](اِخ ) یا نوگای . نام قبایلی میان دره های آرال و یمبا. و رجوع به پچنگ شود.
اسویاتسلاولغتنامه دهخدااسویاتسلاو. [ اِس ْ ت ُ ] (اِخ ) یکی از شاهزادگان روسیه . وی بعنوان شاهزاده ٔ کبیر در سنه ٔ 945 م . جانشین پدر خود ای ُگر شد و تاسنه ٔ 964 م . مادر وی اُلگا، قی
خانان شیبانلغتنامه دهخداخانان شیبان . [ ن ِ ] (اِخ ) قلمروشان ناحیه ٔ ازبک نشین (بین انهار اورال و چو)، ایشان گاهی نیز بمقام خانی قبایل سیراردو رسیده اند و از حدود 1226 تا 1656 م . خان
پاچنگلغتنامه دهخداپاچنگ . [ چ َ] (اِ مرکب ) دریچه ٔ خرد. پاجنگ . پاژنگ : مال فرازآری و بکار نداری تا ببرند از در و دریچه و پاچنگ . ابوعاصم .|| پای افزار. کفش . پوزار. پاهنگ .
پاچنگلیلغتنامه دهخداپاچنگلی . [ چ َ گ ُ ] (ص مرکب ) پاچنگولی . آنکه در پای او پیچیدگی و عیبی است مادرزاد. پاچنبری .