پُرکنندۀ کانیاییmineral fillerواژههای مصوب فرهنگستانکانی یا سنگ بسیار دانهریزی که فضای خالی بین اجزای یک محصول ساختهشده را پُر میکند
پُرکنندۀ پایpie fillingواژههای مصوب فرهنگستانمواد آمادهشدۀ شیرین یا شور، مانند میوه و گوشت و سبزی و ادویه که در داخل پای میگذارند
پُرکنندۀ فراوردۀ نانواییbakery fillingواژههای مصوب فرهنگستاناجزای طعمدار و شیرینی که داخل برخی فراوردههای نانوایی مانند کیک و بیسکویت گذاشته میشود
پُرکنندهfiller 1واژههای مصوب فرهنگستانهریک از موادی که برای افزایش حجم دارو به کار میرود متـ . مادۀ حجمافزا 1، حجمافزا bulking agent
پرکنندهfillerواژههای مصوب فرهنگستانمواد ریزدانهای که از غربال 0/075 میلیمتر عبور میکند و از آسیاب کردن دانهبندیهای دیگر حاصل میشود و معمولاً در ساخت آسفالت و قیرهای پوششی دیگر به کار میرو
داود پیغمبرلغتنامه دهخداداود پیغمبر. [ وو دِ پ َ غ َ ب َ ] (اِخ ) صاحب فصل الخطاب و پادشاه بنی اسرائیل و از انبیاء آن قوم و پدر سلیمان است و پیامبری و سلطنت را همچون پسرش سلیمان جمع دا
پَرَک شیشهایglass flakes, flake glassواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پُرکنندۀ تقویتی که با دَمش شیشۀ مذابِ نوعِ ای (E) و تبدیل آن به لولههای نازک یا حبابهای شیشهای و سپس خرد کردن لولهها به تکههای کوچک تولید میشود
دریاچۀ بادروبشیdeflation lakeواژههای مصوب فرهنگستاندریاچۀ پرکنندۀ حوضهای که در ابتدا بهوسیلۀ فرسایش باد بهویژه در نواحی خشک و نیمهخشک به وجود میآید و معمولاً بسیار کمعمق است و در فصول خاصی آبدار میشود
دریاچۀ فرسایشیerosion lakeواژههای مصوب فرهنگستاندریاچۀ پرکنندۀ حوضهای که براثر فرسایش به وجود آمده است