پَرگَنۀ باکتریاییbacterial colonyواژههای مصوب فرهنگستانتودهای از گونههای باکتریایی در سطح محیطهای مناسب که تحت شرایط مساعد تشکیل میشود و با چشم غیرمسلح قابل مشاهده است
پَرگَنۀ براقshiny colonyواژههای مصوب فرهنگستانپَرگَنهای با ظاهر براق و مرطوب متـ . پَرگَنۀ مرطوب wet colony
سرگینلغتنامه دهخداسرگین . [ س َ / س ِ ] (اِ) پهلوی «سَرگین » . فضله ٔ حیوانات مانند گاو و خر و استر و اسب خصوصاً وقتی که آن را خشک و جهت سوزاندن تهیه کرده باشند. (ازحاشیه ٔ برهان
گنجهلغتنامه دهخداگنجه . [گ َ ج َ / ج ِ ] (اِخ ) نام شهری است مشهور مابین تبریزو شیروان (اصح شروان است ) و گرجستان و مولد شیخ نظامی علیه الرحمه از آنجاست . (برهان ). نام شهری است
مدادلغتنامه دهخدامداد. [ م ِ / م َ ] (از ع ، اِ) قلمی چوبین مجوف که در تهیگاه آن ماده ٔ جامدی موسوم به «گرافیت » تعبیه شده و گرافیت به جای نقس و مرکب آن است . (یادداشت مؤلف ).
برگه 3follicle 2واژههای مصوب فرهنگستانمیوۀ خشک شکوفای پُردانۀ حاصل یک برچه که در هنگام رسیدن تنها از یک طرف شکاف برمیدارد
زیرافکندفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= زیرافکن: ◻︎ آه کز یاد ره و پردۀ عراق / رفت از یادم دم تلخ فراق ـ وای کز ترّیّ زیرافکند خُرد / خشک شد کشت دل من، دل بمرد (مولوی: ۱۲۳).