پالیس دمنت نیلغتنامه دهخداپالیس دمنت نی . [ س س ُ دُ م ُ ت ِ ن ُ] (اِخ ) شارل . ادیب فرانسوی ، متولد در نانسی . وی از دشمنان انسکلوپدیست ها بود و در نمایشنامه ای موسوم به فیلسوفان نویسند
پالیساندرلغتنامه دهخداپالیساندر. [ لیس سا ] (فرانسوی ، اِ) چوبی به رنگ سیاه که به بنفشی زند و در کاخال (مبل ) سازی بکار است . و آن نوعی از بلسان است .
پالیسیلغتنامه دهخداپالیسی . (اِخ ) برنار. سازنده ٔ سفالینه های مینائی ، نویسنده و دانشمندفرانسوی ، موجد صنعت سفالگری در فرانسه ، مولد او آژِن در حدود سال 1510م . و ظروف سفالینه ٔ
پلیسیهلغتنامه دهخداپلیسیه . [ پ ِ سی ِ ] (اِخ ) ژان ژاک . دوک مالاکف ، فرمانده قوای فرانسه ، مولد مارن (ایالت سن سفلی ) او فاتح سباستوپل است و به سفارت به لندن مأمورگشت و پس از آ
پلیس مخفیلغتنامه دهخداپلیس مخفی . [ پ ُم َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کارآگاه . (از لغات فرهنگستان ). عسس و محتسبی که لباس خاص ندارد تا شناخته نشود. و پلاکی که در بغل دارد گاه ِ ضرورت