پولیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ولی، مالی، بانکی، بودجهای، مادی، مالیه ضربشده، دارای اعتبار ارزی، مدتدار، بهادار بیمحل، برگشتی، برگشتخورده
پولیالغتنامه دهخداپولیا. (اِخ ) دهی ازدهستان حومه ٔ بخش اشنویه شهرستان ارومیّه ، واقع در 4 هزارگزی شمال خاوری اشنویه و سه هزارگزی شمال باختری راه ارابه رو نالیوان . کوهستانی ، سر
پولین دنللغتنامه دهخداپولین دنل . [ پ ُ دُ ن ُ ] (اِخ ) (سن ) کشیش (نُل ). متولد در بردو (353 - 431 م .).
پولینلغتنامه دهخداپولین . [ پ ُ ی َ ] (فرانسوی ، ص نسبی ) در باب عملی اطلاق میشد که بوسیله ٔ آن طلبکاری می توانست الغای حکمی را که بدهکاری برای اثبات حق خود بتقلب صادر کرده است ب