پوشیده شدنلغتنامه دهخداپوشیده شدن . [ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ملبس شدن . بتن کرده شدن . تغطی . تغشی . تستر. استتار. انتقاب . فرا گرفته شدن چیزی بچیزی . انخساف . انغمام . (تاج المص
تکفرلغتنامه دهخداتکفر.[ ت َ ک َف ْ ف ُ ] (ع مص ) پوشیده شدن در سلاح . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || در خود پیچیدن جامه . (از اقرب الموارد). پوشده شدن . (ناظم الاطباء).