پوشش اَبرcloud coverواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از آسمان پوشیده از ابر متـ . ابرناکی cloudiness, cloudage
پوششفرهنگ مترادف و متضاد۱. تنپوش، جامه، لباس ۲. استتار، پرده، جلباب، حجاب، حفاظ، غاشیه، غطا ۳. حمایت، محافظت، مراقبت
پوششدیکشنری فارسی به انگلیسیblanket, case, casing, cloak, clothing, coating, cot, cover, coverage, covering, coverlet, encrustation, envelope, envelopment, hull, mantle, mask, overlay, pat
دوربین اَبرcloud cameraواژههای مصوب فرهنگستاندوربینی با طراحی ویژه که در تهیۀ تصویر از اَبر برای تعیین محل و نحوۀ جابهجایی اَبر و درصد پوشش آسمان از آن استفاده میشود