26 فرهنگ

3659 مدخل


پوسیده

puside

۱. ازهم‌دررفته.
۲. پوده‌شده در اثر کهنگی و فرسودگی.

۱. ژنده، فرسوده، کهنه، مندرس
۲. پوک، فاسد، کرمخورده
۳. رمیم

moldy, putrid, rotten