21 مدخل
پوزشطلب، پوزشگر، عذرخواه، معذرتخواه، معذور
پوزش خواه . [ زِ خوا / خا ] (نف مرکب ) عذرخواه . طلبنده ٔ پوزش .
معتذر
عذرخواه.
پوزشطلبی، پوزشگری، معذرت، معذرتخواهی
پوزشخواه، پوزشطلب، عذرخواه ≠ معذرتپذیر، پوزشپذیر
پوزشخواهی، پوزشطلبی، عذرخواهی
۱. پوزشخواه، عذرخواه ۲. معذور ۳. بهانهساز ۴. دشوار، سخت، صعب، محال
عذرخواه، پوزشخواه، عذرآورنده ≠ پوزشپذیر، عذرپذیر
۱. پوزشخواه ۲. بخشوده، معاف ۳. قاعده، رگل، عادت ماهانه