۱. عذر؛ معذرت؛ اعتذار؛ عذرخواهی؛ درخواست عفو و گذشت: ◻︎ به پوزش برفت از پس شهریار / چون آمد به نزدیکی رودبار (فردوسی: ۲/۴۴۸)، ◻︎ اگر پوزش نکو باشد ز کهتر / نکوتر باشد آمرزش ز مهتر (فخرالدیناسعد: ۳۱۳).
۲. [قدیمی] فروتنی.
〈 پوزش آراستن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 پوزش خواستن
〈 پوزش آوردن: (مصدر لازم) = 〈 پوزش خواستن
〈 پوزش انگیختن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 پوزش خواستن
〈 پوزش بردن: (مصدر لازم) = 〈 پوزش خواستن
〈 پوزش جستن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 پوزش خواستن
〈 پوزش خواستن: (مصدر لازم) عذرخواهی کردن: ◻︎ سیاوش وُرا دید، بر پای خاست / بخندید بسیار و پوزش بخواست (فردوسی: ۲/۲۵۶).
〈 پوزش ساختن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 پوزش خواستن
〈 پوزش طلبیدن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 پوزش خواستن
〈 پوزش کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = 〈 پوزش خواستن: ◻︎ هر آن کس که پوزش کند بر گناه / تو بِپْذیر و کین گذشته مخواه (فردوسی: ۶/۲۳۴).
〈 پوزش گفتن: (مصدر لازم) [قدیمی]
۱. به زبان آوردن پوزش.
۲. توبه کردن.
〈 پوزش نمودن: (مصدر لازم) = 〈 پوزش خواستن
عذر، عذرخواهی، معذرت، معذوریت
apology, excuse, pardon