پورت اپرنسلغتنامه دهخداپورت اپرنس . [ پ ُ اُ رَ ] (اِخ ) بندر پرنس یا پورت رپوبلیکن (بندر جمهوریت ) نام اسکله ٔ شهر مرکزی جزیره ٔ هائیتی از جزائر آنتیل آمریکا و از مستملکات فرانسه واق
پورت آرتورلغتنامه دهخداپورت آرتور. [ پ ُ ] (اِخ ) نام بندری به چین (در ژاپونی ریوجون و در چینی لوشون یا لوشونکو است ) و در شبه جزیره ٔ لیائوتونگ واقع و پایگاه دریائی است کنار دریای زر
پورت دسپانیلغتنامه دهخداپورت دسپانی . [ پ ُدِ ن ْی ْ ] (اِخ ) بندر اسپانیا. نام قصبه ٔ مرکزی جزیره ٔ ترینیته از جزائر آنتیل از مستملکات انگلیس ، واقع در خلیج پاریا. دارای 8000 تن سکنه
پورت دوفرانسلغتنامه دهخداپورت دوفرانس . [ پ ُ دُ ] (اِخ ) بندر فرانسه . نام قصبه و اسکله ای بساحل غربی جزیره ٔ کالدونیای نو در اقیانوس کبیر، تجارتگاه و مرکز جزیره ٔ مذکور. (قاموس الاعلا
پورت اپرنسلغتنامه دهخداپورت اپرنس . [ پ ُ اُ رَ ] (اِخ ) بندر پرنس یا پورت رپوبلیکن (بندر جمهوریت ) نام اسکله ٔ شهر مرکزی جزیره ٔ هائیتی از جزائر آنتیل آمریکا و از مستملکات فرانسه واق
باکولغتنامه دهخداباکو. (اِخ ) (شهر...) به واو مجهول شهری است قریب شیروان . (غیاث اللغات ). نام شهری است بشمال ایران . (آنندراج ). شهری است به عجم . (منتهی الارب ). باکوبه . باکو
خلرلغتنامه دهخداخلر. [ خ ُل ْ ل َ ] (اِخ ) مکانی نزدیک بدو منزلی شیراز و اطراف آن کوه و خانه ها در پهلوی کوه ساخته اند و بیشتر محصول آنجا کوه ها تاک انگور است و آب آن از باران
خزرلغتنامه دهخداخزر. [ خ َ زَ ] (اِخ ) محالی است در ترکستان که دشت قپچاق نیز گویند. (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ) (از غیاث اللغات ). ولف می گوید خزرنام ولایتی است در ت
اردوانلغتنامه دهخدااردوان . [ اَ دَ ] (اِخ ) دوم پادشاه اشکانی و اواشک هشتم است . ژوستن گوید (کتاب 42، بند2) وی بعد ازفرهاد (متوفی به سال 127 ق . م .) عموی خود به تخت نشست و او پس