پهن کلالغتنامه دهخداپهن کلا. [ پ َ ک َ ] (اِخ ) موضعی به فرح آباد مازندران . (سفرنامه ٔ رابینو ص 120 و 121 بخش انگلیسی ).
پهنه کلالغتنامه دهخداپهنه کلا. [ پ َ ن َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری ، واقع در 13 هزارگزی جنوب خاوری ساری و 2 هزارگزی باختر راه عمومی ساری به دودا
پهنه کلالغتنامه دهخداپهنه کلا. [ پ َ ن َ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گلیجان رستاق بخش مرکزی شهرستان ساری ، واقع در 13 هزارگزی جنوب خاوری ساری و 2 هزارگزی باختر راه عمومی ساری به دودا
کلالغتنامه دهخداکلا. [ ک َ ] (پسوند) به پارسی و تبری ، قریه و دیه و محله را نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). در بعض اسامی امکنه ٔ گیلان و مازندران این کلمه به آخر می پیوندد،
کلیجان رستاقلغتنامه دهخداکلیجان رستاق . [ ک َ رُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان ساری است . قراء این دهستان در طول و طرفین رودخانه ٔ معروف تجن واقع گردیده است . موقعیت طبیعی
مشهبرلغتنامه دهخدامشهبر. [ م ُ ش َ ب َ ] (ع ص ) پهن و کلان سر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
خازموگاملغتنامه دهخداخازموگام . [ م ُ ] (فرانسوی ، ص ) گلهائی را که فقط پس از شکفتن گل بارورگردند خازموگام می نامند. در لقاح گیاهان تشکیل تخم یعنی حرکت گامت نر بجانب گامت ماده سه دو