پهایلغتنامه دهخداپهای .[ پ ُ ی َ ] (اِخ ) از اعیاد هندوان در روز پانزدهم که قمر در منزل «یوتی » است . (ماللهند بیرونی ص 288).
اس پرثی یسلغتنامه دهخدااس پرثی یس . [ اِ پ ِ ثی ی ِ ] (اِخ ) پسر آن ِریست یکی از معاریف و ثروتمندان اسپارت که با پُولیس پسر نیکُلااُس حاضر شد نزد خشیارشا رفته از جهت کشته شدن رسولان د
قاطی پاطی شدنلغتنامه دهخداقاطی پاطی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخلوط شدن . (فرهنگ رازی ). رجوع به ترکیب قاتی پاتی شدن شود.
قاطی پاطیلغتنامه دهخداقاطی پاطی . (ص مرکب ، از اتباع ) درهم و برهم . مخلوط بی تناسب . رجوع به قاتی پاتی شود.
پهایلغتنامه دهخداپهای .[ پ ُ ی َ ] (اِخ ) از اعیاد هندوان در روز پانزدهم که قمر در منزل «یوتی » است . (ماللهند بیرونی ص 288).
اس پرثی یسلغتنامه دهخدااس پرثی یس . [ اِ پ ِ ثی ی ِ ] (اِخ ) پسر آن ِریست یکی از معاریف و ثروتمندان اسپارت که با پُولیس پسر نیکُلااُس حاضر شد نزد خشیارشا رفته از جهت کشته شدن رسولان د
قاطی پاطی شدنلغتنامه دهخداقاطی پاطی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مخلوط شدن . (فرهنگ رازی ). رجوع به ترکیب قاتی پاتی شدن شود.
قاطی پاطیلغتنامه دهخداقاطی پاطی . (ص مرکب ، از اتباع ) درهم و برهم . مخلوط بی تناسب . رجوع به قاتی پاتی شود.