کوزه(روغن،پنیر،مربا)گویش اصفهانی تکیه ای: bastu طاری: bastu طامه ای: bessu طرقی: bassu کشه ای: bastu نطنزی: bessu
پنیرلغتنامه دهخداپنیر. [ پ َ ] (اِ) نانخورشی است از شیر کلچیده و آن چنان است که شیر را پس از نیم گرم کردن با مقداری معلوم از مایه ای که در شیردان بره است (یعنی انفحه ) بیامیزند
رولتفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱.نوعی شیرینی لولهشدۀ خامهای.۲. نوعی خوراک که گوشت، سبزی، یا پنیر را روی تکۀ خمیر پهن شدهای قرار داده و آن را پس از لوله کردن سرخ میکنند.۳. وسیلهای به شکل
پلختهلغتنامه دهخداپلخته . [ پ َ ل ِ ت َ / ت ِ / پ ِ ل َ ت َ / ت ِ ] (اِ) قالبی مشبک یا غربال گونه ای که از شاخه ٔ بید و مانند آن سازند و پنیر را روی آن نهندتا آب آن برود و آن را
جلفارلغتنامه دهخداجلفار. [ ج ُل ْ ل َ ] (اِخ ) شهری است آباد بعمان دارای گوسفندان فراوان . پنیر و روغن این شهر بشهرهای مجاورصادر میگردد. (از معجم البلدان ) (از منتهی الارب ).