پلیولغتنامه دهخداپلیو.[ پ ِ ی ُ ] (اِخ ) پل . شرق شناس فرانسوی معاصر، دارای تألیفات متعدد و تحقیقات مفید درباره ٔ زبان و تمدن آسیای مرکزی و چین است .
پلیونلغتنامه دهخداپلیون . [ پ ِ یُن ْ ](اِخ ) کوهی در تسالی مجاور اُسّا. برطبق اساطیر یونانی هنگامی که غولان بر ژوپیتر عصیان کردند و خواستند به آسمان عروج کنند پلیون را بر روی اُ
پلیونلغتنامه دهخداپلیون . [ پ ِ یُن ْ ](اِخ ) کوهی در تسالی مجاور اُسّا. برطبق اساطیر یونانی هنگامی که غولان بر ژوپیتر عصیان کردند و خواستند به آسمان عروج کنند پلیون را بر روی اُ