26 فرهنگ

171 مدخل


ترجمه مقاله

پلمب

polomb

مُهر سربی کوچک سوراخ‌دار که بعد از بستن در جایی یا چیزی با نخ به آن وصل می‌کنند تا از دست‌خوردگی در امان بماند.
⟨ پلمب شدن: (مصدر لازم) [مجاز] بسته شدن؛ تعطیل شدن جایی.