لاجیلغتنامه دهخدالاجی . (اِخ ) (الامیر...) آخربک الکبیر. از معاصرین سلطان سنجر سلجوقی . (تتمه ٔ صوان الحکمة ص 162).
لاژازولغتنامه دهخدالاژازو.[ زُ ] (اِخ ) بندری از بنادر ارمنستان صغیر در ساحل خلیج اسکندرون و از بازارهای تجارتی عمده و مرکز معامله ٔ تجار ایتالیائی و فرانسوی و اسپانیائی بعهد مغول . (تاریخ مغول ص 570).
لحیزاءلغتنامه دهخدالحیزاء. [ ل ُ ح َ ] (ع اِ) گنجینه . (منتهی الارب ). ذخیرة. (اقرب الموارد). || یخنی . (منتهی الارب ).
لجاءةلغتنامه دهخدالجاءة. [ ل َ ج َ ءَ ] (ع اِ) تأنیث لجاء. غوک ماده . (منتهی الارب ).- حشیشةاللجاءة ؛ طحلب . جامه ٔ غوک . جل وزغ . بزغسمه .
مادریدلغتنامه دهخدامادرید. (اِخ ) پایتخت اسپانی است که بر کنار رود «من زنر» واقع است و 2520200 تن سکنه دارد. این شهر از سال 1561 م . تاکنون پایتخت اسپانیا و یکی از مراکز بزرگ اداری و صنعتی این کشور است . در این شهر کلیساهای قرن
ناپلازالغتنامه دهخداناپلازا. [ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان رود پائین ،ضمیمه ٔ بخش نور از توابع شهرستان آمل . در 13 هزارگزی مغرب آمل واقع است . دامنه است و جنگلی ، هوایش معتدل و مرطوب است و مالاریاخیز. 180 نفر سکنه دارد و