26 فرهنگ

451 مدخل


ترجمه مقاله

پف

pof

۱. بادی که از دهان و میان دو لب خارج کنند برای خاموش کردن چراغ یا برافروختن آتش یا خنک کردن یک چیز گرم.
۲. (اسم) ورم؛ آماس.

۱. آماس، باد، متورم، ورم
۲. آماه، پفو، دم، فوت، نفحه، نفخ، ورم

bagginess, drag, puff, whiff