پرستملغتنامه دهخداپرستم . [ پْرُ / پ ِ رُ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از حشرات که ب-اله-ای فوقانی آنها نسبةً محکم و از خانواده ٔ ردووی ئیده که در برّ قدیم منتشر است .
پرسملغتنامه دهخداپرسم . [ پ َ س ُ ] (اِ) آردی را گویند که بر خمیر پاشند تا برجای نچسبد. (برهان ).آرد خشکی که بر رغیف نان پاشند. اوروا : نمک گشت چون سرکه رویش سیاه خمیرش ز پرسم ب
پسام منلغتنامه دهخداپسام من . [ سام ْ م ُ ] (اِخ ) نام کاهنی مصری که درمعبد آمون خدمت میکرد. (ایران باستان ج 1 صص 488 -492). وی هنگامی که اسکندر به آن معبد رفت با وی ملاقات کرد و گ
پستملغتنامه دهخداپستم . [ پ ِ ت ُ ] (اِخ ) نام شهر قدیم ایتالیا در 40 هزارگزی ناپل دارای اطلال تاریخی ازجمله معبد زیبای نپتون .
پرستملغتنامه دهخداپرستم . [ پْرُ / پ ِ رُ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از حشرات که ب-اله-ای فوقانی آنها نسبةً محکم و از خانواده ٔ ردووی ئیده که در برّ قدیم منتشر است .
پرسملغتنامه دهخداپرسم . [ پ َ س ُ ] (اِ) آردی را گویند که بر خمیر پاشند تا برجای نچسبد. (برهان ).آرد خشکی که بر رغیف نان پاشند. اوروا : نمک گشت چون سرکه رویش سیاه خمیرش ز پرسم ب
پسام منلغتنامه دهخداپسام من . [ سام ْ م ُ ] (اِخ ) نام کاهنی مصری که درمعبد آمون خدمت میکرد. (ایران باستان ج 1 صص 488 -492). وی هنگامی که اسکندر به آن معبد رفت با وی ملاقات کرد و گ
پستملغتنامه دهخداپستم . [ پ ِ ت ُ ] (اِخ ) نام شهر قدیم ایتالیا در 40 هزارگزی ناپل دارای اطلال تاریخی ازجمله معبد زیبای نپتون .