پشیللغتنامه دهخداپشیل . [ پ َ ] (اِ) نوعی از حشرات اُرتوپتر جهنده از تیره ٔ گریلیده در لهجه ٔ مازندران ، آبدزدک . زمین سنبه . انگشت بُرَک . (حشره ٔ معروف ).
پرشیللغتنامه دهخداپرشیل . [ پ ِ ] (اِخ ) عالم زبان شناس معروف که با هیأت علمی فرانسوی در شوش تحقیقاتی کرده و مطالعات وی در زبان عیلامی مشهور است .
پرشیللغتنامه دهخداپرشیل . [ پْرُ / پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از پستانداران گوشتخوار، از طایفه ٔ اورسینه مختص هندوستان .
پریلاسلغتنامه دهخداپریلاس . [ پ ِ ] (اِخ ) نام رئیس یونانی دسته ٔ یونانی از سی سی نیان که در جدال میکال که بین ایرانیان و یونانیان روی داد کشته شد.
آب دزدکلغتنامه دهخداآب دزدک . [ دُ دَ ] (اِ مرکب ) نی یا چوبی کاواک که در درون آن چوب دیگر تعبیه کنند و از دهان آن آب افکنند. و عربی آن مضخه و ذرّاقه و زرّاقه و سرّاقه است . و به ف
پرشیللغتنامه دهخداپرشیل . [ پ ِ ] (اِخ ) عالم زبان شناس معروف که با هیأت علمی فرانسوی در شوش تحقیقاتی کرده و مطالعات وی در زبان عیلامی مشهور است .
پرشیللغتنامه دهخداپرشیل . [ پْرُ / پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از پستانداران گوشتخوار، از طایفه ٔ اورسینه مختص هندوستان .