پشیانلغتنامه دهخداپشیان . [ ] (اِخ ) بگفته ٔ حمداﷲ مستوفی نام دیگر قصبه ٔ دماوند. (نزهةالقلوب ص 162).
پایان آبهلغتنامه دهخداپایان آبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) پس آب ، مقابل سرآبه : این پایان آبه ٔ دنیاست که بشما رسید بدین خوشی تا سرآبه اش چگونه باشد. (کتاب المعارف ).
پایان بینلغتنامه دهخداپایان بین . (نف مرکب ) عاقبت بین . عاقبت نگر. عاقبت اندیش : هر که پایان بین تر او مسعودتر.مولوی .
پایان بینیلغتنامه دهخداپایان بینی . (حامص مرکب ) عاقبت اندیشی . عاقبت بینی : امرش آمد کاتّباع نوح کن ترک پایان بینی مشروح کن .مولوی .
پایان نگرلغتنامه دهخداپایان نگر. [ ن ِ گ َ ] (نف مرکب ) پایان بین . عاقبت بین . عاقبت اندیش . دوراندیش : چشم شه دو گز همی دیداز لغزچشم آن پایان نگر پنجاه گز.مولوی .
پایان آبهلغتنامه دهخداپایان آبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) پس آب ، مقابل سرآبه : این پایان آبه ٔ دنیاست که بشما رسید بدین خوشی تا سرآبه اش چگونه باشد. (کتاب المعارف ).
پایان بینلغتنامه دهخداپایان بین . (نف مرکب ) عاقبت بین . عاقبت نگر. عاقبت اندیش : هر که پایان بین تر او مسعودتر.مولوی .
پایان بینیلغتنامه دهخداپایان بینی . (حامص مرکب ) عاقبت اندیشی . عاقبت بینی : امرش آمد کاتّباع نوح کن ترک پایان بینی مشروح کن .مولوی .
پایان نگرلغتنامه دهخداپایان نگر. [ ن ِ گ َ ] (نف مرکب ) پایان بین . عاقبت بین . عاقبت اندیش . دوراندیش : چشم شه دو گز همی دیداز لغزچشم آن پایان نگر پنجاه گز.مولوی .