پافسلغتنامه دهخداپافس . [ ف ُ ] (اِخ ) شهر قدیم جزیره ٔ قبرس و این شهر بواسطه ٔ معبد ونوس که بدانجاست شهرت یافته است .
پاسسدdeny a pass, block a pass, choke a passواژههای مصوب فرهنگستاندر بسکتبال، جلوگیری از پرتاب توپ توسط حریف به سمت همتیمیهایش
پافسلغتنامه دهخداپافس . [ ف ُ ] (اِخ ) شهر قدیم جزیره ٔ قبرس و این شهر بواسطه ٔ معبد ونوس که بدانجاست شهرت یافته است .