پسسوز 2afterburner 2, reheatواژههای مصوب فرهنگستانلولهای در اگزوز موتور جت که برای افزایش رانش موتور به کار میرود
پسسوزیafterburning/ afterburnواژههای مصوب فرهنگستانتزریق و احتراق سوخت اضافی در اگزوز موتور جت که باعث افزایش رانش آن میشود
پسسوز همجریانcommon-flow afterburnerواژههای مصوب فرهنگستانتوربین پروانهای الحاقیای که در آن جریانهای دمنده و هسته با جریان بالادستی پسسوز ترکیب میشوند
مشعل پسسوزsecondary burnerواژههای مصوب فرهنگستانمشعل نصبشده در اتاقک احتراق ثانویۀ زبالهسوز برای حفظ کمینۀ دما و احتراق کامل گازهای نسوخته متـ . پسسوز 1 after burner
پسسوز همجریانcommon-flow afterburnerواژههای مصوب فرهنگستانتوربین پروانهای الحاقیای که در آن جریانهای دمنده و هسته با جریان بالادستی پسسوز ترکیب میشوند
مشعل پسسوزsecondary burnerواژههای مصوب فرهنگستانمشعل نصبشده در اتاقک احتراق ثانویۀ زبالهسوز برای حفظ کمینۀ دما و احتراق کامل گازهای نسوخته متـ . پسسوز 1 after burner
اَبَرپایاسیرsupercruiseواژههای مصوب فرهنگستانپرواز پیوسته در سرعتهای اَبَرصوتی با موتور بدون پسسوز در حالت رانش خشک
پاسوزلغتنامه دهخداپاسوز. (ن مف مرکب ) در تداول عامیانه . عاشق شیفته .- پاسوز کسی شدن ؛ زیان بردن بعلت دوستی و محبت با کسی .