پساندازی جرقهزنیspark retard, retardواژههای مصوب فرهنگستانتغییر زمانبندی جرقهزنی بهطوریکه عمل جرقه زدن پس از زمانی که کارخانۀ سازنده تعیین کرده است انجام گیرد
پیشراهاندازیpre-commissioning/ precommissioningواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهاقدامهایی پس از تکمیل مراحل اجرایی و پیش از مرحلۀ راهاندازی برای اطمینان از عملکرد درست و ایمنِ اجزای پروژه
پیشاندازی جرقهزنیspark advance, advance 1, advanced ignition, ignition advanceواژههای مصوب فرهنگستانتغییر زمانبندی جرقهزنی بهطوریکه عمل جرقه زدن پیش از زمانی که کارخانۀ سازنده تعیین کرده است انجام گیرد