قلعه پسوهلغتنامه دهخداقلعه پسوه . [ ق َ ع َ پ َس ْ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 38500گزی باختر مهاباد و 13500گزی خاور شوسه ٔ خانه به نقده
پاوهلغتنامه دهخداپاوه . [ وَ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود، میان دوریزان و میرآباد در 131000 گزی کرمانشاه .
پروهلغتنامه دهخداپروه . [ پ َرْ وَ / وِ ] (اِ) هر چیزی که در تاخت و تاراج و جنگ و شبیخون از دشمن بدست آرند. هرچه در کارزار از دشمن گیرند. غنیمت فیی ٔ : آن جگرگوشه ٔ یاقوت که از
پروهانلغتنامه دهخداپروهان . [ پ َرْ وَ ] (ص ، ق ) آشکارا. ظاهر : زو پشت روزگار قوی گشت و این سخن در روی روزگار بگوئیم پروهان .اثیرالدین اخسیکتی .
قلعه پسوهلغتنامه دهخداقلعه پسوه . [ ق َ ع َ پ َس ْ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 38500گزی باختر مهاباد و 13500گزی خاور شوسه ٔ خانه به نقده
پیرانلغتنامه دهخداپیران . (اِخ ) از ایلات اطراف ساوجبلاغ مکری آذربایجان و مرکب از سیصد خانوار، زبان آنان کردی و شغلشان زراعت است . ایل پیران در لاهیجان کهنه و در ساوجبلاغ آذربایج
پاوهلغتنامه دهخداپاوه . [ وَ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود، میان دوریزان و میرآباد در 131000 گزی کرمانشاه .
پروهلغتنامه دهخداپروه . [ پ َرْ وَ / وِ ] (اِ) هر چیزی که در تاخت و تاراج و جنگ و شبیخون از دشمن بدست آرند. هرچه در کارزار از دشمن گیرند. غنیمت فیی ٔ : آن جگرگوشه ٔ یاقوت که از