طفوليدیکشنری عربی به فارسیطفل مانند , کودک مانند , پسر مانند , بچگانه , ابتدايي , بچگي , مربوط بدوران کودکي
حاتملغتنامه دهخداحاتم .[ ت ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سعد طائی مکنی به ابوسفانه . مردی سخی و جوانمرد ازقبیله ٔ طی ّ که عرب به سخا و کرم وی مَثل زند: اکرم من حاتم طی . و در فارسی مثل
آلاگارسنلغتنامه دهخداآلاگارسن . [ س ُ ] (فرانسوی ، ص مرکب ) (مانند پسر) پیرایش موی در زنان چون مردان .