ایرانلغتنامه دهخداایران . (اِخ ) پهلوی ، «اِران » . به کشور ایران در عهد ساسانی «اران شتر» میگفتند. در عصر هخامنشی ایی ریا نام قوم ایرانی بود و این کلمه را نام قوم اُسِّت ِ قفقاز
ارسطولغتنامه دهخداارسطو. [ اَ رِ ] (اِخ ) (در یونانی : اریست تلس ) حکیم مشهور یونانی ملقب بمعلم اول و پیشوای مشائین . نام این فیلسوف در فارسی و عربی بصور ذیل آمده است : ارسطو، آر
اردوانلغتنامه دهخدااردوان . [ اَ دَ ] (اِخ ) سوم . اشک هیجدهم . چون اشک هفدهم وُنُن اول بر تخت سلطنت ایران جلوس کرد، بعلت آنکه وی به اخلاق رومی عادت کرده بعض عادات پارتی را نمی پس
همدانلغتنامه دهخداهمدان . [ هََ م َ ] (اِخ ) یکی از پنج ناحیه ٔ پهله است . (ابن الندیم ). راجع به همدان لازم است گفته شود: اول دفعه ای که اسم این محل در کتیبه ٔ تیگلات پالسر [ =
اتازونیلغتنامه دهخدااتازونی . [ اِ ] (اِخ ) (از اِتا، ملک ها + اونی ، متّحده ) نام مملکتی بزرگ واقع در آمریکای شمالی که آنرا دول متحده و جمهوری متحده نیز گویند. پایتخت این ملک واشن