تاخرفرهنگ مترادف و متضاد۱. پسافتادگی، پسی ۲. پسماندن، عقب افتادن، دنبال ماندن، واپسماندن ۳. دیر شدن ≠ تقدم
پس افکندهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. پسافتاده.۲. اندوخته؛ ذخیره؛ پسانداز: ◻︎ هم به علم خودش بده پندی / که نداری جز این پسافکندی (اوحدی: ۵۴۳).