روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
موج ریلیRayleigh wave, R waveواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موج سطحی که موجب حرکت پسرونده و بیضیوار ذرات در محیط میشود
پرگلغتنامه دهخداپرگ . [ ] (اِخ ) یا فرگ . قریه ای است به فارس ، سه فرسخ بیشتر میانه ٔ جنوب و مشرق دوره است . رجوع به فارسنامه و رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال ص 380 و 491 شود.
قلعه پرگلغتنامه دهخداقلعه پرگ . [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) قلعه ٔ بزرگ و محکمی است و بجنگ نتوان ستدن . هوای آن گرم است . رجوع به فارسنامه ٔ ابن بلخی چ کمبریج ص 159 شود.
پرگلغتنامه دهخداپرگ . [ ] (اِخ ) یا فرگ . قریه ای است به فارس ، سه فرسخ بیشتر میانه ٔ جنوب و مشرق دوره است . رجوع به فارسنامه و رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال ص 380 و 491 شود.