پُرکن سترونaseptic fillerواژههای مصوب فرهنگستانپُرکنی که در شرایط ناپلشت کار میکند و محصول آن نیز ناپلشت است
پُرکن طوقهbead filler, apex strip, apex 2واژههای مصوب فرهنگستاننوار لاستیکی با مقطع مثلثی در ناحیۀ طوقۀ تایر که سطح صاف و یکدستی در بالای طوقه و پاییندیوارۀ تایر به وجود میآورد؛ از نوع کشیده و بزرگ آن برای سفت کردن پایین
پرکنهلغتنامه دهخداپرکنه . [ پ َ ک َ ن َ ] (اِخ ) بخشی از بخشهای مملکت هند. و اصل آن با گاف فارسی است . رجوع به پرگنه شود.
پرکندهلغتنامه دهخداپرکنده . [ پ َ ک َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) کنایه از درمانده و عاجز شده باشد. (برهان ). || پراکنده : از آن قصائد پرکنده دفتری کردم . ازرقی .کند باد پرکنده خاک مرانبی
پرکنهلغتنامه دهخداپرکنه . [ پ َ ک َ ن َ ] (اِخ ) بخشی از بخشهای مملکت هند. و اصل آن با گاف فارسی است . رجوع به پرگنه شود.
پرکندهلغتنامه دهخداپرکنده . [ پ َ ک َ دَ / دِ ] (ص مرکب ) کنایه از درمانده و عاجز شده باشد. (برهان ). || پراکنده : از آن قصائد پرکنده دفتری کردم . ازرقی .کند باد پرکنده خاک مرانبی