پِرچگویش بختیاری1. نوعى گیاه آبزى شبیه به نى با ساقه باریک بدون بند، آن را کوبند تا نرم شود و از آن طناب، گاله و زیرانداز بافند؛ 2. (کنایى) موى سر (مؤدبانه نیست).
پرچفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمیخ یا میلۀ فلزی باریک که تیزی سر آن را کوبیده و پهن کرده باشند. پرچ کردن: (مصدر متعدی) کوبیدن و پهن کردن سر میخ که از یک طرف تخته یا چیز دیگر بیرون آمده باشد؛
پرچ کردنلغتنامه دهخداپرچ کردن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پرچیدن .پهن کردن سر میخی که در جای کوفته باشند تا برآوردن نتوانند یا برگرداندن نوک میخی که به جای کوفته باشند استحکام را. ر
پرچفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمیخ یا میلۀ فلزی باریک که تیزی سر آن را کوبیده و پهن کرده باشند. پرچ کردن: (مصدر متعدی) کوبیدن و پهن کردن سر میخ که از یک طرف تخته یا چیز دیگر بیرون آمده باشد؛
پرچ یخچالیicebox rivetواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پرچ مقاوم از آلیاژهای آلومینیوم 2017 یا 2024 که پس از دریافت از کارخانه و انجام عملیات حرارتی و سردایش در آب بر روی آن، باید تا زمان مصرف در دمای زیر صفر د
چین پرچلغتنامه دهخداچین پرچ . [ پ َ ] (اخ ) نام دهی از ده های هزارجریب . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 165). رجوع به چینی پارچ شود.