پروسلغتنامه دهخداپروس . (اِخ ) لقب یا نام برادرزاده ٔ پروسی است که با اسکندر جنگ و سپس دوستی کرد وی به روایت دیودور هنگامی که اسکندر بدرون هند میراند فرار کرده نزد مردم گاندرید
پروسلغتنامه دهخداپروس . (اِخ ) نام یا لقب شخص دیگری سوای پروس فقره ٔ قبل است . او نیز پادشاه قسمتی از هند بود.هنگامی که اسکندر در ولایت گلوزس (یا به قول اریستوبول گلوکانیک ) بود
پروسلغتنامه دهخداپروس . [ پْرو /پ ِ ] (اِخ ) پروس خاص . خطه ای است در منتهای شمال شرقی کشور پروس و در اصل پروس نام همین ناحیه بوده است و نیز رجوع به پروس شود.
پروسلغتنامه دهخداپروس . [ پْرو / پ ِ ] (اِخ ) نام قسمتی از کشور آلمان است . مساحت آن 292695 هزارگزمربع و سکنه ٔ آن 39 میلیون تن میباشد. پروس از شرق به غرب شامل پروس شرقی و بقایا
پروساتسلغتنامه دهخداپروساتس . [ پْرو / پ ِ ت ِ] (اِخ ) نام فرزند اردشیر اول (درازدست ) هخامنشی است . رجوع به پروشات شود.
پروسپرلغتنامه دهخداپروسپر. [ پْرُ / پ ِ رُ پ ِ ] (اِخ ) مورخ و شاعر لاتینی به سال 304 م . مولد او نزدیک بوردو بود و در حدود 465 درگذشت . تاریخی عمومی بعنوان اپی توم کرونیکون (تاری
پروست پارادللغتنامه دهخداپروست پارادل . [ پْرِ / پ ِ رِ وُ دُ ] (اِخ ) لوسین اناتول . ادیب و نویسنده ٔ سیاسی فرانسه . مؤلف کتاب «بحث در نویسندگان اخلاقی فرانسه ». وی به سال 1829 م . در
پروست دگزیللغتنامه دهخداپروست دگزیل . [ پْرِ / پ ِ رِ وُ دِ ] (اِخ ) کشیش و نویسنده ٔ فرانسوی . مولد وی بسال 1697 م . درهسدن او مؤلف افسانه های چند است که معروفترین آنها مانون لسکو نا
پروساتسلغتنامه دهخداپروساتس . [ پْرو / پ ِ ت ِ] (اِخ ) نام فرزند اردشیر اول (درازدست ) هخامنشی است . رجوع به پروشات شود.