پروانگانفرهنگ انتشارات معین(پَ نِ) (اِ.) جِ پروانه ؛ راسته ای از تیرة حشرات که دارای چهاربال نازک پوشیده از پولک های لطیف کوچکی است که غالباً رنگینند. پروانگان اقسام مختلف دارند که بعضی ا
پروردگانلغتنامه دهخداپروردگان . [ پ َرْ وَ دَ/ دِ ] (اِ) پرورش یافتگان . تربیت شدگان : جهانا چه خواهی ز پروردگان چه پروردگان داغ دل بردگان . فردوسی .همه دخت پروردگانش بنازبرین گونه
یمن شمالیلغتنامه دهخدایمن شمالی . [ ی َم َ ن ِ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (اِخ ) جمهوری عربی یمن شمالی که در جنوب غربی جزیرةالعرب قرار دارد به طول 450هزار گز از ساحل دریای سرخ امتداد می یابد
جامیلغتنامه دهخداجامی . (اِخ ) نورالدین عبدالرحمن بن احمدبن محمد دشتی . از اساتید مسلم نظم و نثر فارسی در قرن نهم هجری است . رضی الدین عبدالغفور که از خواص شاگردان اوست در شرح ا
پردهلغتنامه دهخداپرده . [ پ َ دَ / دِ ] (اِ) حجاب . (دهار). غشاء. غِشاوه . خِدر. (دهار) (منتهی الارب ). غطاء. تتق . پوشه . پوشنه . سِتر. سِتاره . اِستاره . سِجاف . سَجف . سِجف .
چهلغتنامه دهخداچه . [ چ ِ ] (حرف ربط) برای تعلیل آمده است . (ازبرهان ) (از آنندراج ). زیرا. (ناظم الاطباء). به علت اینکه و برای اینکه . (فرهنگ نظام ). ایرا که ، زیرا که ، که ا
غوریانلغتنامه دهخداغوریان . (اِخ ) سلسله ای از امرا هستند که از قدیم در نواحی صعب غور واقع در کوهستانهای مابین هرات و غزنه امارت داشتند و به ملوک شنسبانیه یا آل شنسب مشهور بوده ان