پرولغتنامه دهخداپرو. [ پ َرْوْ ] (اِخ ) پروین . ثرّیا. پرَن . و آن چند ستاره است در کوهان ثور : ببالای تو در چمن سرو نیست چو رخسار تو تابش پرو نیست . فردوسی .برخ همچو پرو و ببا
پرولغتنامه دهخداپرو. [ پ ِ ] (اِخ ) کشوری جمهوری به امریکای جنوبی بر ساحل اقیانوس ساکن مساحت آن 1358000 کیلومترمربع و 7300000 تن سکنه دارد. پایتخت آن لیماست . اراضی آن کوهستانی
پروتانه یونلغتنامه دهخداپروتانه یون . [ پْرو / پ ِ رو ن ِ ] (اِخ ) عمارتی در مدائن قدیم یونان که آتش مقدس آنجا بود و حکام پروتانس با مهمانان رسمی و اشراف در آن گرد می آمدند و غذا میخور