پرطاقلغتنامه دهخداپرطاق . [ ] (اِ) قسمی جامه : مکن پرطاق والا را منقش که بنیادش نه بنیادیست محکم .نظام قاری .
پرطاقتلغتنامه دهخداپرطاقت . [ پ ُ ق َ ] (ص مرکب )پرتحمل . حمول . گرانجان . تاب آورنده . مقابل کم طاقت .
پرطاقتلغتنامه دهخداپرطاقت . [ پ ُ ق َ ] (ص مرکب )پرتحمل . حمول . گرانجان . تاب آورنده . مقابل کم طاقت .